نوحه حضرت علی اکبر (ع)
سَروِ بُستان من مرو به میدان علی.
قامتت را مده به تیرو پیکان علی.
با وداعت علی رقیه بی جان شده.
اشک لیلا نگر چو سیل و باران شده.
عمه جان زینب از غمت پریشان شده
سوی عدوان مرو سکینه گریان شده.
نازنین اکبرم.همچو پیغمبرم.شد عزا در حرم وای علی جان وای علی جان.
رفت و میدان علی به مرکبی همچو رعد.
گفت و با لشکرش که باشد این ابن سعد.
با رَجَز خوانی اش شکانَد این لشکرم.
شعله می افکند به جان هر افسرم.
این جوان را شکار تیر و پیکان کنید.
جان او را به تیغ و نیزه بی جان کنید.
پاره پاره تنش به چنگ و دندان کنید.
پیش چشم حسین به خاک و یکسان کنید.
نازنین اکبرم.همچو پیغمبرم.شد عزا درحرم. وای علی جان. وای علی جان
لشکر از هر طرف به گرد او در کمین.
از یسارو یمین عدو به نقش زمین.
برق تیغش درانده دشمن ناجوان.
آتش ظهر از او گرفته تاب و توان.
تشنگی، خستگی، حرارت آفتاب.
بانگ زد العطش، پدر رسان آب و آب.
نخل سبز حسین ز مرکب آمد نگون.
علیِ اکبر افتاده به دریای خون
پیش چشم پدر چو دست و پا زد علی.
پشت مولا شکست ز داغ شبه نبی.
زانوان حسین نشد ز این داغ راست.
در حرم می ز داغ اکبر بپاست.
نازنین اکبرمهمچو پیغمبرم. شد عزا در حرم
وای علی جان. وای علی جان
نوحه از محمد حسن صالحیان
مرداد 99
علی ,جان ,وای ,ز ,همچو ,اکبرم ,علی جان ,وای علی ,شد عزا ,همچو پیغمبرم ,اکبرم همچو
درباره این سایت